پشه و تونل کیارش :)
پسر خوشگلم امروز صبح که از خواب بلند شدی یه کم بهت شیر دادم ولی خیلی تمایل نداشتی ، کمی بازیگوشی کردی و از خودت صداهای خوشگل خوشگل دراوردی ، تورو به حال خودت رها کردم و رفتم تو آشپزخونه تا به بقیه درست کردن الویه برسم و تو در این زمان معلق میزدی برای خودت و وقتی می دیدم خسته شدی برت می گردوندم بعد که دیدم خسته شدی بلندت کردم و بردم شستمت و خوشگل و نازت کردم به پر و پاچه نازت کرم مالیدم تا احساس خوبی بهت دست بده بعدشم ماسازت دادم اول یه کم نق زدی ولی بعد باهام همراه شدی و با موسیقی بدن خوشگلتو ناز و نوازش می کردم ، دیگه کم کم لثه ات داشت اذیتت می کرد و توهی محکم زبونتو میزدی به لثه ات دلم برات سوخت خوشگلم روی جای تعویضت روی تخت درازت ...